il vaut mieux plier que rompre.

تمکین کردن بهتر از تحمل بد بختی است.

Le jeu n,en vaut pas la chandelle.

نتیجه این کار به زحمتش نمی لرزد.

Qui va doucement va loin.

کم بخور همیشه بخور.

Pêcher en eau trouble.

 آب گل آلود ماهی گرفتن.

Bien mener sa barque.

گلیم خودرو از آب کشیدن.

Je suis aux prises avec mille difficultés.

یک سر و هزار سودا  داشتن.

Un clou chasse l, autres.

سوزنی باید کز پای در آرد خاری.

Ouvrage hté Ouvrage gté.

 آدم دست پاچه کاررا دو بار می کند.

Les loups ne se mangent pas entre eux .

چاقو دسته خود را نمی برد.

Le puisatier est toujours au fond du puits.

چاه کن همیشه در ته چاه است.

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها